خانم آرامش معلم بازنشسته بخشی از پاداش بازنشستگی خود را برای آزادی یک جوان که به علت فقر ۹ سال را پشت میله‌های آهنی زندان گذرانده بود، بخشید و نشان داد معلم‌ها هیچ‌وقت برای درس دادن بازنشسته نمی‌شوند.
به گزارش دیارجنوب ، شهرستان دشتی، آزاده حیدری نسب: آتش ایثار و فداکاری هیچ گاه در وجود معلمان خاموش نمی‌شود و حتی بعد از بازنشستگی نیز همچنان شعله‌ور خواهد بود؛ معلمانی که تا همیشه و همه جا خود را معلم معرفی می‌کنند و به این شغل مقدس افتخار می‌کنند. کم نیستند معلمانی که در کلاس‌های درس پروانه‌وار سوختند تا شمع وجود شاگردانشان همچنان روشن بماند.
خانم زهرا آرامش معلم بازنشسته شهرستان دشتی نیز از آن معلمانی است که می‌توانست با مبلغ پاداش بازنشستگی‌اش نیازهای شخصی خود و خانواده‌اش را تامین کند اما با از خودگذشتگی سعی کرد آرامش را به زندگی دیگران ببخشد و درس ایثار و فداکاری را در گوش ما زمزمه کند.
خانم آرامش که آرزوی قلبی‌اش دیدار با مقام معظم رهبری است، دارای لیسانس ادبیات فارسی است و دبیری ادبیات فارسی و مدیریت دبیرستان بنت‌الهدی روستای قرآنی چارک در شهرستان دشتی را در کارنامه کاری خود دارد، بخشی از پاداش بازنشستگی خود را برای آزادی یک جوان که به علت فقر ۹ سال را پشت میله‌های آهنی زندان گذرانده بود، بخشید و نشان داد معلم‌ها هیچ‌وقت برای درس دادن بازنشسته نمی‌شوند.
خبرنگار خبرگزاری فارس به همین بهانه گفتگویی را با این معلم ایثارگر انجام داده است.
فارس: ابتدا خودتان را بیشتر برای مخاطبان ما معرفی بفرمائید
زهرا آرامش هستم متولد شهر بوشهر هستم، دارای سه فرزند هستم یک دختر و دو پسر، که فرزند اولم دانشجوی رشته اقتصاد و متاهل هست و دارای یک فرزند دختر می‌باشد. دو فرزند دیگرم پسر هستند که یکی دانشجوی رشته مهندسی برق دانشگاه چمران اهواز و فرزند آخرم در پایه ششم درس می‌خواند. همسرم آقای قائدی نیز در اداره آموزش و پرورش شهرستان دشتی مشغول به کار هستند.
فارس: لطفا درباره کار خیر خود برای مخاطبان بفرمایید و اینکه چطور توانستید یک جوان را از بند زندان نجات دهید؟
من در طی خدمتم همیشه در این فکر بودم که چگونه خدمتم را تمام کنم بطوریکه هم خدا و هم مخلوق خدا از من رضایت داشته باشند، تا اینکه مسئله بازنشستگی‌ام به میان آمد. حالا موقع آن شده بود که به قولی که سال‌ها پیش به خودم داده بودم جامه عمل بپوشانم.
با همسرم قضیه آزادسازی زندانی را مطرح کردم. ایشان در ابتدا خیلی جدی نگرفتند اما پس از چندین بار گفتن پیاپی، موافقت کردند و با هم پیش امام‌جمعه شهر حاج آقا زاهددوست رفتیم و جریان کمک به زندانی را مطرح کردیم. بعد از گذشت چند روز همراه با همسرم آقای قائدی، امام جمعه، رئیس کمیته امداد، رئیس زندان و مسئول فرهنگی زندان به زندان رفتیم. چند مورد افرادی که جرائم غیرعمد داشتند معرفی کردند، افراد دیگر مدت کمی بود که در زندان بودند و جرم آن‌ها نفقه و سرقت بود مبلغ بدهی آن‌ها نیز پایین بود که احتمال آزادی آن‌ها در آینده بالا بود. موردی که من به ایشان کمک کردم، متاسفانه به جرم سرقت به علت فقر در زندان بود و مسؤول فرهنگی اظهار داشتند در حال حاضر بعد از سپری کردن ۹ سال زندانی کاملا اصلاح شده است.
فارس: آیا شما تمام مبلغ جریمه ایشان را پرداخت کردید یا بخشی از آن؟
خوشبختانه کل جریمه ایشان را پرداخت کردیم.
فارس: همسر یا فرزندانتان وقتی قصدتان را با آن‌ها در میان گذاشتید با نیت شما مخالفتی نکردند؟
خیر. آقای قائدی بزرگوار همسر بنده که نه امروز، بلکه سال‌های متمادی مرا همراهی و یاری نموده‌اند، واقعاً همسرم کل زحمات را به دوش کشیدند و در این راه پیشقدم بودند و اصلا ممانعتی نداشتند.
فارس: قطعا این خیرخواهی شما نتیجه تربیت خانواده پدری شماست. فکر می‌کنید ریشه این خیرخواهی و انجام کار خیر چه عواملی در زندگی شما بوده است؟
حتماً همینطوره، پدرم با دست رنج حلال و طیب ما را بزرگ کرد و این را بیشترین نقش در این کار خداپسندانه می‌دانم و مادرم نیز با رنج و خستگی مضاعف این حلالیت را چندین برابر می‌کند نقشی که هر دو بزرگوار داشتند را باید قبل از همه موارد گوشزد کرد.
فارس: لطفا بفرمائید در چه سالی وارد آموزش و پرورش شدید؟ و در چه سالی بازنشسته شدید؟
سال ۱۳۷۶ وارد آموزش و پرورش شدم و سال ۱۳۹۷ بود که بازنشسته شدم.
فارس: آیا قبلا هم در زندگیتان در کارهای خیر (در هر زمینه ای) هر چند کوچک نقشی داشتید؟
تقریباً نقش داشتم اما خیلی کمرنگ، که قابل گفتن نیست.
فارس: شما می‌توانستید پولتان را در ساخت مدرسه، درمانگاه یا خرید جهیزیه و تجهیزات پزشکی صرف کنید، چرا کمک به آزادی زندانیان را انتخاب کردید؟
چون زندانی به غیر از خدا کسی را ندارد. خودش هست و میله‌های زندان و هزاران دعا و ثنا برای آزادی‌اش که شاید روزها و شب‌ها از خدا می‌خواسته که کسی بیاید و آزادش کند.
فارس: با دوستان خودتان و کسانی که به نحوی می‌توانند گوشه‌ای از کارهای خیر را بگیرند چه صحبتی دارید؟
عبادت به جز خدمت خلق نیست همین جمله و لاغیر.
فارس: حرف آخرتان با مخاطبان ما؟
می‌خواهم به مردم بگویم دید ما به یک مجرم باید چون دیدگاه مولایم علی(ع) باشد؛ که اگر گناه‌کاری را شب گذشته دیدی فکر کن توبه کرده و با آن دید او را ننگر. از خداوند بزرگ اجر عظیم و خیر جزیل برای شما می‌خواهم./فارس