"جواد عامری" هنرمند دشتستانی با اشاره به اینکه موسیقی خوب در پیشرفت جامعه مؤثر است گفت: خود برتری و عدم آموزش صحیح توسط مربیان عامل مهم متحد نشدن هنرمندان است.
ندا قاسمیان پور-دفتر پایگاه خبری دیارجنوب میزبان یکی دیگر از هنرمندان شهرستان دشتستان بود و این بار گفتگویی با جواد عامری سرپرست گروه فلامور و تنها نماینده دشتستان در جشنواره موسیقی فجر که در شرح ذیل، این گفتگو آمده است:
دیارجنوب: بهطور مختصر خودتان را معرفی کنید.
جواد عامری 29 ساله متولد بوشهر و ساکن برازجان، دارای گواهینامه بین المللی نوازندگی گیتار فلامنکو از انجمن گیتاراسپانیا و در حال حاضر سرپرست گروه فلامور بهعنوان تنها گروه موسیقی فعال شهر و تنها نماینده دشتستان در جشنواره موسیقی فجر هستم.
اصالتا آبادانی هستیم که بعد از جنگ وارد استان بوشهر شدیم و در شهر هلیله و محله جنگزدهها اقامت کردیم.
از سن ۴ سالگی به برازجان آمدیم و در حال حاضر ساکن این شهر هستم. آمدن به شهر برازجان حسی خوب و چالش مناسبی در زندگی من بود.
دیارجنوب: از چه سالی به عرصه هنر وارد شدید و علت اصلی انتخاب این رشته چه بود؟
از پایه دوم دبستان در گروه سرود مدرسه بودم و پسازآن در مساجد به سینهزنی، مداحی و گروه تعزیه و موسیقی پرداختم و باوجوداینکه شناخت خاصی از موسیقی نداشتم ولی بهصورت ذاتی هر چه در ذهنم بود اجرا میکردم و تاکنون همین کارها درگذشته و کودکیام تأثیرات زیادی در موفقیتهایم داشته است.
ازنظر من برای اجرای موسیقی نیاز نیست هنرمند بهصورت تئوری خیلی پیشرفته باشد زیرا مردم از چیزی لذت میبرند که میشنوند و به دلهایشان مینشیند و به توانایی بالای تئوری هنرمند توجه زیادی نمیکنند.
قبل از ورود به موسیقی، فیلم علی سنتوری را دیدم و تحت تأثیر این فیلم بشدت علاقهمند به سنتور شدم و پس از تحقیقات مختصر و محدودی که در سالهای گذشته ازنظر اینترنت وجود داشت، متوجه شدم سنتور از چیزی که میخواهم بسیار محدود است.
پس از سنتور به فکر کار کردن با پیانو بودم که باوجود هزینه بالای پیانو نتوانستم به این رشته بپردازم و به گیتار روی آوردم و این هنر را برگزیدم چون گیتار تمام فضاهای موسیقی مورد نیاز من را دارا بود و در سن 15 سالگی و در پایه سوم راهنمایی هنر گیتار را انتخاب کردم.
دیارجنوب: اولین اجرایتان در چه سالی و کجا بود؟
اولین اجرای من در دوره هنرجویی و سال 1390 در سالن کانون بوشهر بود.
دیارجنوب: کارها و ترانههایی که تاکنون منتشر کردهاید را نامبرده و مختصری توضیح دهید؟
اولین کار منتشرشده ما سه سال پیش با عنوان "ارتش هیتلر" بود که به اسم گروه فلامورمنتشر شد و تمام آهنگسازی کار را خودم انجام دادم. دومین کار با عنوان "رهادل" با تم فلامینکو، سومین کار با عنوان "تش باد" به گویش دشتستانی و چهارمین کار در سال گذشته بود که با عنوان "سربداران" منتشر شد و پسازآن هنوزی کار جدیدی منتشرنشده است.
دیارجنوب: گروه "فلامور" از چه زمانی تشکیل شد و اعضای تشکیلدهنده این گروه چه کسانی هستند؟
گروه فلامور در سال 1397 بهطور رسمی به ثبت رسید و در همان سال با گروه "سار" از آبادان در برازجان اولین کنسرت مشترک را برگزار کردیم و برای اولین بار خوب برگزار شد و معتقدم بعضی چیزها را در حین کار یاد میگیریم.
برای اجرا کمبود جا داشتیم و استیج سالن فرهنگ پاسخگوی دو گروه برای اجرای همزمان را نداشت و برنامه تغییر کرد و دو اجرای جداگانه انجام دادیم.
کلمه فلامور به معنای آتش عشق است و هریک از اعضای فلامور سبک خاص خود رادارند.
کیوان براتی سنتی کار و تنبکنواز، فرزاد نگهبان در امر و راک، من و سامان پیروزفر فلامنکو، سعید شهرسبزی سنتی کار، امین عالی پور پیانیست، صادق باقری الکتریک نواز و گرایش راک دارد. البته برای کنسرت فلامور ویژه جشنواره موسیقی فجر خانم سارا محسنی بعنوان همخوان، آقای اصغر جاشویی نوازنده فلوت و نی انبان، آقای حیدر داریس نوازنده ی ویولن و خانم خسروی نوازنده ی پیانو و رضا مال احمدی هنرجوی خوبم به ما افتخار همکاری دادند.
من بر این باورم که چند ذهنیت متفاوت باعث میشود که کارها تنوع بیشتری داشته ولی ثبات کاری خاصی نداشته باشد و بعضی وقتها فکر میکنم شاید در بخش آهنگسازی و تنظیم سبک مورد نظرمان را پیدا نکردیم.
دیارجنوب: دلیل انتخاب این اسم برای گروه چه بود؟
فلامور ترکیبی از دو کلمه فلامنکو (آتش درون) و آمور (عشق) است رسیدیم و چون به دنبال اسمی خاص، غیرتکراری، دهانپرکن و دارای معنای قشنگ بودیم و با توجه به اینکه فلامنکو کار میکردیم و از این سبک به اینجا رسیدیم فلامور را برگزیدیم.
دیارجنوب: تأثیر موسیقی در رفتار و اجتماع چگونه است؟
تأثیر موسیقی در رفتار انسانها بستگی به گوش دادن نوع موسیقی دارد که بهطور مثال با گوش دادن به بعضی موسیقیهای بی کیفیت امروز همانند تتلو و مهرداد جم، انسانی بیتربیت و گستاخ میشوی و گویشی که فرد خواننده در ترانه بیان میکند در ادبیات گفتار شما تأثیر میگذارد.
گوش دادن به موسیقی خوب و موسیقیهایی که محترمانه و گفتار خوبی دارند، باعث رفتاری بهتر در شما میشود.
موسیقی به عنوان علم میتواند خاصیت درمانی داشته باشد به شرطی که موسیقی خوب گوش بدهی و در حقیقت موسیقی خوب در خوب بودن و پیشرفت جامعه مؤثر است.
موسیقی خوب بهگونهای است که شما میتوانید از آن درس گرفته و بهصورت محترمانه بیان شود نه بیادبانه.
درگذشته ترانهها جوری بود که خواننده بهگونهای با معشوق ابراز علاقه میکرد که با رفتنش میمیرد ولی اکنون به نحوی بیان میشود که با رفتنت افراد زیاد دیگری هستند و در کل سطح عشق را در کارشان خیلی پایین آورده و این خیلی بد است و از چیزی که تصورش را میکردم بدتر شد.
من معتقدم افراد بنامی چون شجریان و همانند آنها دیگر تکرار نخواهد شد و بجایشان مهرداد جم، تتلو و نظیر اینها وارد این عرصه میشوند و برای نسل دهه 80 و 90 اینگونه سبکها خیلی خطرناک است.
دیارجنوب: چند هنرجو دارید و وضعیت آموزش در شرایط کرونایی چگونه است؟
در حال حاضر ۴۲ هنرجو بهصورت حضوری و ۱۱ هنرجو بهصورت آنلاین آموزش میبینند و تنها فردی هستم که با استفاده از سیستم حرفهای استودیو فلامور کلاس آنلاین برگزار میکنم.
از بین هنرجوهای آنلاین، یک نفر از کشور عمان و یک نفر از قطر را آموزش میدهم.
دیارجنوب: وضعیت هنر و هنرمندان در شهرستان دشتستان چگونه است؟
وضعیت هنر در شهر ما فاجعه است و در سطح شهرستان مکانی وجود ندارد که گروه ما به اجرای برنامههایش بپردازد طوری که در سالن فرهنگ برازجان فضا برای اجرای برنامهها کم بود.
وی با اشاره به زیرساخت خیلی ضعیف در حوزه هنر شهرستان گفت: سال گذشته سه روز درگیر تأییدیه آتشنشانی برای ایمن بودن سالن بودم که با پرداخت هزینه این نامه را دریافت کردم و پس از اخذ تأییدیه متوجه شدم که نیازی به نامه از سوی آتشنشانی نبوده است.
در بخش اول صفر تا صد برنامه ها و هزینه های تولیدات آثار گروه با بنده است. هنرمندانی که در بخش اجرایی باهم کار کردیم تا کنون یک ریال دریافت نکرده اندو بخش بعدی زیرساختهاست که ما سالنی در برازجان نداریم.
متولیان فرهنگی در شهر ما درک کافی از مشکلات و معضلات ندارند، ما مشکل آموزشی داریم و بهطور مثال در جاده سلامت موتورسواران تکچرخ میزنند و در قسمت دوچرخهسواری نیز موتورسیکلتها کورس میدهند و هیچگونه تابلویی برای ورودممنوع بودن نصب نشده است و حتی افسر پلیسی در آن مکان وجود ندارد تا مانع از مزاحمت اراذلواوباش شوند و این وضعیت برای شهر ما وجه خوبی ندارد.
هنر صد درصد در فرهنگ مردم تأثیر میگذارد و اگر خوب نباشد بر روی همه افراد جامعه تأثیر بدی میگذارد.
مسئولین ما همگی یک وجه مشترک دارند و آن هم این است که فقط خوب حرف میزنند.
پروژه شهید شاهینی ده سال پیش استارت خورد و من هنرجو بودم و اکنون در حال تدریس در این مجتمع هستم و این نشاندهنده این است که طی ده سال کمکاریهای زیادی صورت گرفته و هر بار بابیان اینکه پیگیر هستیم روبرو میشویم ولی در بخش اجرایی اتفاق خاصی نمیافتد، بودجه میآید ولی برای شهر ما نیست و به برازجان نمیرسد.
مسئولین میآیند و با پلاتو عکس میگیرند پروژهای که باید 10 سال پیش شروع میشد البته به این نام شروع شد ولی زیرساختش مورد تائید نبود و مشخص نشد بودجهای که برای این پروژه تخصیصیافته بود کجا استفاده شد و هیچکسی سراغش را نگرفت.
سالن شهید شاهینی در حال تخریب و ترک خوردن است و اکثر سرامیکهای سقف ریخته و این نشان از افت پروژه است همانطور که در حقیقت وقتی از یک ابزار موسیقی استفاده نکنیم خودبهخود خراب میشود.
سال گذشته خانم کرم پور مدیرکل ارشاد، وعده افتتاح پروژههای 70 درصد به بالا را داد ولی سالن شهید شاهینی که 90 درصد بود افتتاح نشد و بجای آن سالن لیان بوشهر که فقط ستونش ریخته بود 45 روزه افتتاح شد که این موضوع نشان از تبعیض بین مرکز استان و شهرستان دشتستان بود.
دیارجنوب: دلیل متحد نشدن هنرمندان را چه می دانید ؟
راهحلی برای این موضوع وجود ندارد و اگر بود تاکنون حلشده بود، دلیل متحد نشدن هنرمندان این است که همه خود را برتر از بقیه میدانند و دیگران در سطح خود برای کار مشترک نمیدانند.
برای سالن شهید شاهینی برخی حتی رئیس ارشاد مرا متهم به جذب فالوور میدانستند درصورتیکه کار ارتش هیتلر را 80 هزار نفر دانلود کردند و من تنها 4 هزار فالوور دارم.
وقتی نامه ی درخواست تکمیل سالن را پیش یکی از همکاران تحصیل کرده جهت امضاء بردم وی ضمن سبک شمردن این کار از امضای نامه خودداری کرد. البته ناگفته نماند که بیش از هفتاد نفر از پیشکسوتان عرصه ی هنر نامه را امضا کردند.
دیارجنوب: بهترین راه یا راهکار برای متحد کردن قشر هنرمند چیست؟
هنرمندان موسیقی ما اغلب فقط مدرس هستند یا نمیتوانند اجرا کنند یا پولش را ندارند و اسپانسری وجود ندارد و یا خودشان را در حد بالایی میبینند که با بقیه کار نکنند و این منیت ها باعث متحد نشدن آنهاست.
این منیت ها در گروه فلامور هم پیشآمده و اینکه 3 سال این گروه دوام آورده در شهرمان نوعی معجزه است.
ازنظر من دلیل متحد نشدن هنرمندان به نوع آموزشی که از مدرسین دیدهاند برمیگردد که حین آموزش فقط هنر خود را برتر عنوان کرده و دیگر هنرها را بد و بیارزش جلوه دادهاند و دوم اینکه مدتی است هنرمندان خود را ارتقا نداده و نحوه کار گروهی را بلد نیستیم و این امر باعث سوءاستفاده بخصوص در بین مسئولین شده است.
عکاس: امیرحسین معماری