پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403 | Thursday 25 April 2024

زن جوانی که پس از زخمی کردن همسرش با سلاح سرد دَر خانه را هم روی او بست، پس از دستگیری ادعا های هولناکی را مطرح کرد که با دستور مقام قضایی ماجرا در دست بررسی قرار گرفت.

چند روز پیش یکی از شهروندان در حالی که نگرانی و دلهره از صدایش به وضوح مشخص بود با فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و اعلام کرد صدای آه و ناله و کمک خواستن خفیفی از داخل واحد مسکونی یکی از همسایه ها به گوش می رسد.
این گونه بود که موضوع به مرکز فرماندهی کلانتری احمد آباد اعلام و چند لحظه بعد از نزدیکترین تیم تجسس کلانتری که در آن محدوده در حال گشت زنی بود خواسته شد هر چه سریعتر به محل اعزام شود، از سوی دیگر با توجه به حساست ماجرا، ماموران موضوع را به اورژانس اطلاع دادند تا آنها نیز در محل حاضر شوند.
چند دقیقه بیشتر طول نکشید که ماموران در حوالی بولوار ملک آباد حاضر و مقابل آدرس اعلامی توقف کردند، به محض حضور پلیس در محل، فردی که با 110 تماس گرفته بود خودش را به پلیس رساند و در حالی که بادست طبقه چهارم را نشان می داد عنوان کرد: ازفردی که داخل واحد گرفتار و احتمالا چاقو خورده است، خواستم هرطور شده در خانه را باز کند که او با صدای ظعیفش به من فهماند زنش کلید را باخودش برده است.
این توضیحات تمام نشده بود که ماموران پلیس مقابل واحد مسکونی مورد اشاره رسیدند، هرچه تلاش کردن تا مردی که داخل گرفتار شده راه چاره ای برای باز کردن در اعلام کند فایده ای نداشت و دریک لحظه صدای مرد گرفتار قطع شد، این گونه بود که پلیس به هر طریقی می شد در خانه را باز کرد و وقتی وارد آپارتمان شد با بدن غرق خون و نیمه جان مرد میانسال رو به رو شد.
لحظاتی بعد از ورود ماموران به محل جرم، نیروهای امدادی هم خودشان را رساندند و اقدامات اولیه درمانی را صورت داده و پس از آن فرد مجروح را که از ناحیه هر دو پا چند ضربه چاقو خورده بود را به نزدیکترین مرکز درمانی منتقل کردند.
با عکس العمل به موقع پلیس و نیروهای امدادی مرد میانسال از مرگ نجات پیدا کرد، درتحقیقات میدانی پلیس معلوم شد که خون زیادی در اتاق خواب و دیگر قسمت های خانه ریخته است که نشان می دهد جرقه ماجرا باید در اتاق خواب خورده باشد.
در همین حال یکی دیگر از اهالی آپارتمان که یک زن بود به ماموران گفت: در راه پله ها بودم که یک زن سرآسیمه پایین آمد، او آشفته بود. چون او را نمی شناختم از او پرسیدم شما از ساکنان این خانه هستید که او مدعی شد:همسر همسایه طبقه چهارم هستم، با او درگیر شده ام و با چاقو زدمش! زیرگلویش جای چند خراشیدگی وجود داشت، در ادامه به سرعت فرار کرد.
باتوجه به این سرنخ ها که ردپای یک ماجرای شروع به قتل در آن دیده می شد، پلیس گزارش ماجرا را به دستگاه قضایی منعکس و پس از آن پرونده به شعبه 201 دادسرای مشهد ارجاع شد.
از همین رو قاضی «سالم اندای» دستور تحقیق از فرد مجروح و از سوی دیگر تحت تعقیف قرار گرفتن تنها مظنون پرونده را که همان همسر مرد میانسال بود صادرواز کارآگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان خواسته شد تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کنند.
چند روز بعد که حال عمومی مرد میانسال رو به بهبودی رفت، پلیس او را مورد تحقیق قرارداد. فرد مجروح به پلیس گفت: چند روز پیش از وقوع این اتفاق، سرماخوردگی شدیدی پیدا کرده بودم و برای درمان هم قرص مصرف می کردم، آن روز هم طبق معمول روی تخت دراز کشیده بودم که همسرم برایم قرص سرماخوردگی و شربت آلبالو آورد.
وقتی قرص و شربت را خوردم احساس کردم مزه طبیعی ندارد چرا که تلخی آن مشکوک بود، باخودن شربت آلبالو خوابم برد و وقتی بیدار شدم که چاقو خورده بودم!
از طرفی همسرم از خانه فرار کرده بود و حتی تلفن همراه و کلید های خانه را هم باخودش برد حتی قبل فرار در خانه را قفل کرده بود.
وقتی دیدم نمی توانم خودم را نجات بدهم، برای آنکه همسایه های پی ببرند من چاقو خورده ام از پنجره چند ظرف چینی را به داخل حیاط پرت کردم.
مرد مجروح ادامه داد: همسراول و فرزندانم خارج از کشور هستند و برای همین مدتی بود با زن فراری ازدواج کرده بودم.
برهمین اساس بود که رد زنی زن جوان در دستور کار پلیس قرار گرفت، چند روزی این ماجرا ادامه داشت تا اینکه بیست و چهارم آذر ماه زن دوم و عامل حمله به مرد میانسال در حوالی قاسم آباد شناسایی و در محل اختفایش دستگیر شد.
بسرعت تنها متهم پرونده به دادسرا منتقل و مقابل میز عدالت ایستاد و پرده از راز نهفته ای و دردناکی برداشت و مدعی شد: همسر من دارای مشکلات و انحرافات اخلاقی فراوانی است. او با افراد معلوم الحال زیادی ارتباط دارد و در این مسیر دست به رفتار غیراخلاقی می زند، حتی مدام مشروب مصرف می کند.

مدتی بود که او از من می خواست در بعضی مراسم همراهش شوم، حتی در برخی موارد مرا وادار به اقدامات ناپسند می کرد، برای همین دیگر خسته شده بودم.
متهم پرونده ادامه داد: ساعت نه شب وقتی می خواستم از خانه خارج شوم اومانع من شد و چاقوی آشپزخانه را برداشت و به سمتم آمد، درمیان درگیری او حتی انگشت من را هم گاز گرفت، گلوی من را گرفت و درحالی که می فشرد گفت: صدایت در بیاید خفه ات می کنم!
در میان این کش و قوس یک لحظه از دستش فرار کردم و شیشه ادکلنی که روی میز اتاق خواب قرار داشت را برداشتم و به سمتش پرتاب پردم که او زخمی شد. او چاقو را روی میز گذاشت، من که از دین خون ترسیده بودم چاقو را برداشتم و چند ضربه به پاهای او زدم و از خانه فرار کردم. قبل آن هم تلفن همراهش و کلید خانه را هم برداشتم.
با مطرح شدن این موضوعات بازپرس پرونده از پزشکی قانونی خواست تا با آنجام آزمایشات فنی بررسی کند که آیا به مرد مجروج در زمان حادثه داروی بیهوشی خورانده شده است و ادعا های او واقعیت دارد، یا اینکه اظهارت زن جوان واقعیت دارد.

منبع: قدس

استان بوشهر

Template Design:Dima Group